انتشارات جاودان خرد منتشر کرد:جیمی تزایگر جوان و دوست داشتنی به سرعت از راه پله اصلی عمارت چیمنیز پایین آمد .او آنقدر عجله داشت که نزدیک بود با تردول پیشخدمت با وقار خانه که قوری قهوه در دست داشت از سرسرای ورودی عبور می کرد تصادف کند ، اما خوشبختانه از آنجایی که تردول پیشخدمت مسلطی بود اتفاقی نیفتاد.