انتشارات پرتقال منتشر کرد:موجودی شبیه به انسان از جنس مرد که بال های سپیدی در پشت داشت بر روی زمین جنگل دراز کشیده بود .خوش اندام بود و پوشش جالبی بر تن داشت . با وجود داشتن سیمای زیبا و جوان ، موهای سرش - که رویش آن ها تا امتداد بال هایش ادامه داشت - ابروها ، پلک ها و ریش به اصطلاح پرفسوری اش سپید رنگ بود. با طلوع آفتاب چشمان بنفشش را باز کرد موهای بلند سرش را از مقابل چشمانش کنار زد و نظاره گر پیدایش آفتاب از پشت کوه شد . سپس به حوادث رخداده در شب گذشته اندیشید ؛ آنگاه که به هوش آمد و خود را حبس شده درون محفظه ای فولادین دید که مجددا با مقدار زیادی گاز بی هوشی اورا بی هوش کردند و دیگر چیزی به یاد نمی آورد. . .فروشگاه اینترنتی 30 بوک