انتشارات قدیانی منتشر کرد:روزی بود و روزگاری. شهر بغداد امیری داشت به نام راشد. او یکی از امیران بزرگ شهر بود. روزی از روزها او شش صد دینار از یک بازرگان قرض گرفت و به او گفت: «ببین سلمان خان! سه ماه بعد، پول تو را پس میدهم. البته نوشته ای هم به تو میدهم که در آن موقع هفت صد دینار به تو بدهم... .فروشگاه اینترنتی 30 بوک