انتشارات شقایق منتشر کرد:غافلگیر که نه شوک زده بود. باید باور می کرد از او پیشنهاد ازدواج دریافت کرده؟ داغ کرده و داشت بین این همه گرمی جاری شده بر وجودش بی تابانه دست و پا می زد و چه بد که بین این همه حس خوب و شیرین باز چشمانش سر ناسازگاری نهاده و رطوبت زده بودند...