کتاب النگوی هندی

انتشارات نصیرا منتشر کرد:کم کم پایی پیدا شد، خاک ها را کنار زد. پای گنده ای از دل خاک بیرون زد پا پر از مو بود. انگشت شصت پا توی چشم میزد. آجرها و پا را بیشتر کنار زد. خاک روی ساق پا گل شده بود. دستش به سوزش افتاد. صدای سگ ها آزارش میداد. تیرآهن را با زحمت کنار زد. دستی بیرون افتاد، ناخن ها لاک قرمز داشتند، زیر ناخن ها پر از آهنک شده بود، کمر راست کرد، به اطراف نگاه کرد، دوباره خم شد و اطراف دست زن را خالی کرد. دست تا شانه بیرون افتاد.