انتشارات نی منتشر کرد: احمد زیدآبادی در جلد دوم زندگینامهی خودنوشتاش سفرش به تهران برای تحصیل در دانشگاه تهران و ماجراهای جالب و عجیبی که برایش رخ داده را روایت میکند. این که چطور با اینکه درآمد پدر خود را در فرم ثبتنام خوابگاه صفر قید میکند اما به او خوابگاه نمیدهند و آوارهی مسافرخانهها و خوابگاههایی دیگر میشود. از مورد عجیب یک کارمند دانشگاه میگوید که روز اول خیلی خوشخلق بوده است و زیدآبادی او را خانم خوشاخلاق لقب میدهد. اما اینبار وقتی راوی در گرفتن خوابگاه موفق نمیشود پیش او میرود با برخورد پرخاشگرانهی او مواجه میشود. این بار زیدآبادی اخلاق این خانم را پاندولی لقب میدهد.تلاش راوی برای پیداکردن دختر همسنوسالاش که در مجلهای داستان مینوشته و زیدآبادی با تفکراتش همرای بوده از ماجراهای جالب کتاب است. اولین برخورد راوی با اندیشههای یکی از متفکران بحث برانگیز آن دوران یعنی فردید زمانی پیش میآید که یکی از دانشجویان سال بالایی از او دعوت میکند به انجمن اسلامی دانشکده سر بزند. از خلال روایت زیدآبادی از دوران پر شور جوانیاش میتوان با سلوک استادان و متفکرانی آشنا شد که الان برای خود اسم و رسمی دارند. زیدآبادی از عباس میلانی و ابراز علنی پشیمانیاش از سابقه مبارزاتیاش روایت میکند و از حب و بغضاش نسبت به اساتیدی چون صدیقی و آریانپور میگوید.با حسین بشیریه و دکتر شیخ الاسلامی هم مواجه میشویم.در صفحات بعد از دلیل اخراج او از شغل معلمی حقالتدریس شگفتزده میشویم. جرم او این است که در نامهای به یک دانشآموز از دکتر شریعتی نقل قولی آورده است.این جلد سرشار از خاطراتی است دستاول از جنگ و دوران انقلاب فرهنگی و روایتهایی از شخصیتهای سیاسی فرهنگی. از تجربهی روزنامهنگاری و مواجهه با سیاستمداران و شخصیتهای سیاسی و فرهنگی. همان چیزی که خوانندگان جلد اول خواستارش بودند و در نظراتشان بیان کرده بودند. -