انتشارات فرهنگ و هنر منتشر کرد:جا مسواکی کنار آینه نشسته بود و مسواک و خمیردندان هم با او زندگی می کردند. جا مسواکی کم کم داشت ناراحت می شد چون بین مسواک و خمیر دندان کمی بحث بود. مسواک به خمیر دندان می گفت من نمی دانم تو در این جا مسواکی چه می خواهی، چون هر وقت نگاه می کنم تو را در این جا می بینم، تو خیلی جای مرا تنگ کرده ای، چه کاری از تو ساخته است؟فروشگاه اینترنتی 30 بوک