انتشارات سوره مهر منتشر کرد:دایره عراقی ها باز شد و چند نفرشان رفتند سمت بچه ها . هردو نفر عراقی پا و سر یکی از بچه ها را گرفتند و او را بلند کردند.یک لحظه فکر کردم شاید می خواهند او را بیندازند توی آیفا بعد دیدم از کنار آیفا گذشتند.هر دو نفر عراقی دست و پای یک مجروح را گرفتند و بلند کردند و ریدف و پشت سر هم رفتند لبه دره ای که بین تپه لاروس و ارتفاع 2519 بود حالا دیگر نبض گردنم را احساس می کردم.دو نفر اول به رزمنده ای که دست و پایش را گرفته بودند تابی دادند و بعد ... بعد پرتش کردند توی دره همان طور زنده همان طور که هنوز نوس می کشید .بعد دومی را بردند .ترکش خورده بود و از دست هایش خون می چکید.وقتی داشت از درد می نالید، تابش دادند و پرتش کردند توی دره بعد سومی را ، بعد... بعد.. بعد..فروشگاه اینترنتی 30 بوک