انتشارات نگاه منتشر کرد:امید در این چهار دیواری مثل آن یاکریمی است که ناخواسته از پنجره به کلاس درسمان آمده بود. شیشه را باور نداشت و در رویای آزادی خودش را بارها و بارها به پنجره میکوبید. آن قدر این کار را کرد که خسته و بال شکسته به گوشه ای افتاد.مجال من برای زندگی همان روزهایی بود که یاکریم در آسمان روستا آزادانه پرواز میکرد.