انتشارات مروارید منتشر کرد:باید بمیرم با این همه درخت افسردهباران پژمرده آفتاب نیمه جانتا مگرخلاص شوماز شر این فصل های جهنمیکه هیباز تولید می شوند می شوند به دلخواه هر کی غیرباید بمیرم تا مگر خلاص شوماز این همه در بسته کلید در قفل شکسته چشم کورزبان لال گوش کرباید بمیرم اگرچهتو را نیز از دست می دهمحرف ها و همدلی ها همراهی ها و با تو بودن می خواهم هاو آن جانم گفتن هات وقتیکه تن تب می کند روح عرق