حقیقت اقتصاد همیشه موجب «تعجب» فلسفی مولف در قبالگذشته خود بوده و حقیقت فلسفه اقتصاد-مسئله انسان درطبیعت و طبیعت در انسان-هیچگاه ازافق روحی او دور نشدهاست.به نظرمولف،تلاش اولیه برای استخراج معنی از اینحقیقت،همان نظریه ماده گرایی اقتصادی با اصلاحات انتقادیمتعدد است.در پژوهش حاضر،مسله اقتصاد همزمان در سه بعد مد نظرنویسنده قرار گرفته است : ابعاد علمی تجربی،فرا باشنده انتقادی،و مابعدالطبیعی.و این پژوهش بر پایه هوی و هوس او تعییننمیگردد،بلکه بر مبنای همان جوهر موضوع پیشنهاد میشود؛زیرا همان چیزی که در حوزه تجربی،عین «تجربه» را تشکیلمیدهد و مسائلی را برای علم مطرح میسارد،وقتی از منظراشکال شناختی دیده شود،ساخت «ذهن فراباشنده» راتشکیل میدهد و با توجه به ریشههای تحقیق عمق بیشتریمییابد. فروشگاه اینترنتی 30 بوک