انتشارات ایجاز منتشر کرد:میگفت: برج بابل معمولا سمبل خود بزرگ بینی بشر در نظر گرفته میشود ادامه میداد: اما این افسانه بد فهمیده شده. آنچه که واقعا مهم است سعی در رسیدن به بهشت یا حرف زدن به زبان خدا نیست. نه: مهم این است که وقتی چنان تلاشی شکست خورد، چه چیز باقی ماند. (میگفت) این عمارت ویران، که در قالب تذکری درخشان بر این است که ساکنان آیندهاش در گوشه گوشه زمین پراکنده شدهاند و بیشتر افق پخش شدهاند تا عمودی، به این همه زبان مختلف بیوقفه مهمل میبافند- این برج فقط موقعی جالب توجه میشود که در انجام وظیفه مشخصش شکست خورده است. ویرانی آن شرط مقدم کل تبادی بعدی است، کل فعالیت فرهنگی. و در راس آن، علیرغم سقوط خودش، برح باقی میماند: ایجاز توی همه نقاشیهایش و داربستهای پوسیدهاش... .