انتشارات محراب قلم منتشر کرد:فاطمه دهقان نیری در کتاب «نِجات اُلاغ» داستان نوجوانی به نام «محمد» را بیان میکند که به جبهه اعزام شده است. در پیادهرویهای گُردان، روی تختهسنگی در دیواره دره، الاغی زخمی میبیند. او تصمیم به نجات و مداوای حیوان میگیرد. با کمک دوستانش و با زحمت فراوان، الاغ را به مقر میبرد. زخم پای الاغ عفونت کرده و باید پایش را قطع کنند تا زنده بماند، یا این که او را بکشند و راحت شود. محمد پزشکی را با ترفند به مقر میآورد تا حیوان را مداوا کند. او تصمیم دارد الاغ را به روستایی در شمال ببرد؛ به خانه عمهاش که الاغی به نام پشمینه دارد. اما باید تا پایان عملیاتی که در پیش است، صبر کند. عدهای مأمور جمع کردن الاغهای منطقه شدهاند. میآیند که الاغ محمد را ببرند، ولی او با آنها دستبهیقه میشود.