انتشارات موج منتشر کرد:چشمان مرد به طرز عجیبی سیاه بود. دندانهای تیزش میدرخشید...جرن نفسهای مرد را روی گردنش احساس میکرد. بوی خون و عرق بینیاش را پر کرده بود...و بعد گزشی که تمام اندامش را منقبض کرد...مردمکهای قرمز داستان بلند دختری ترکمن است که حدود سه قرن پیش، به طور اتفاقی به وسیله خونآشامی روس گزیده و از آن پس زندگیاش درگیر ماجراهای عجیبی میشود.