انتشارات چترنگ منتشر کرد:خون از زیر پیراهنش روی برف میچکید. زیاد از برف و در واقع خیلی چیزها سردرنمیآورم، اما جایی خواندهام بلورهای برفی که به علت سرمای زیاد تشکیل میشوند، با برف آبکی، دانههای سنگین یا آن دانههای ترد کاملا فرق دارند. در ضمن، جایی خواندهام که شکل بلورها و خشکی دانههای برف باعث میشود هموگلوبین خون این رنگ قرمز تند را به خود بگیرد. در هر صورت، برفی که زیر آن مرد جمع شده بود، مرا یاد ردای پادشاهان میانداخت، تماما ارغوانی و حاشیههایش از خز قاقم، درست مثل نقاشیهای کتاب داستانها و حکایتهای نروژی که مادرم برایم میخواند. مادرم داستانهای شاه و پری دوست داشت. احتمالا به همین خاطر اسم یک پادشاه را روی من گذاشت.