انتشارات شادان منتشر کرد:همانند رنجهای زندگی است، تارهای قالی ردیف به ردیف روی هم مینشینند به آرامی و برای ماندن و جلوهگری، پودی میطلبندتا جاودانی شوند.از پشت این تار و پود که نگاهشان میکنی همه مثل هم میمانند با دستهای پرتحرکانگار که لحظهها را به هم گره میزنند بیپروا اما هرکس سرنوشت و سرگذشتی دارد منحصر به خود و تنها جرمشان آن است که مرد نیستند!زندگی با نگاه به حرکت کند رجهای قالی چیزی را به دخترکان نشسته میآموزد به نام صبر و تحمل که اگرچه سرگذشت را برای او بافتهاند اما میدانند سرنوشت با صبوری به کف میآید با دستان خودش، مثل پایان پرشکوه یک فرش.آنگاه دنیای تو میشود رضایت از کوچکترین چیزها از عطر رنگهای هزارنقش پشت دار قالی تا حس نسیم خوشایند عشقدر ورای این لحظات پینه بسته