انتشارات حوض نقره منتشر کرد:باد در کوچه ترانه میخواند و من راز باد را نمیدانم.فقط میدانم که دل را هوایی میکند... عاشق که شد رهایش میکند تا گوشهی ذهن کسی که نیست تا ابد بماند وبپوسد...اما به دلت بد راه نده... بگذار در این روزهای عاشقانه که زود میگذرند با هم، رویا ببافیم...فکر کنیم که در حاشیهی خیابانها قدم میزنیم...بگذار خیال کنیم که ما همیم... بگذار در ذهن هم زندگی کنیم...شک ندارم که دنیا قبل از اتفاق من و تو...هیچ شعر عاشقانهای را زمزمه نمیکرد.