انتشارات چشمه منتشر کرد:یوهان ولفگانگ فون گوته در شاهکار ادبی حاضر یکی از دیرپاترین روابط انسانی، یعنی رابطهی زوجی و پیچیدگیهای ناشی از تقابل احساس و اخلاقیات حاکم بر این رابطه را به تصویر میکشد. گفتهها و ناگفتههای بسیاری در اینباره دارد، گویی در زمان حال و میان ما زندگی میکند و مینویسد. رمان خویشاوندیهای اختیاری که از جانب بسیاری معاصران گوته جنجالی نام گرفت، در آفرینش رمانهای قرن نوزدهم و بیستم تاثیر به سزایی داشت. خویشاوندیهای اختیاری گوته سرآغاز یک سبک داستان سرایی در ادبیات جهانی شد. به دنبال و با الهام از رمان گوته، مادام بواری فلوبر، آناکارنینای تولستوی و افی بریست فونتانه عرضه شدند. زمانی که توماسمان کوه جادو را مینوشت و بیش از آن، سرگرم نگارش مرگ در ونیز بود. در جستوجوی «تعادل میان حس و اخلاق» رمان گوته را بیش از پنج بار خواند. مطلبی که به نظر وی در خویشاوندیهای اختیاری به کمال نشسته است.