انتشارات نیلوفر منتشر کرد:جلال آل احمد در سنت مولف محور نقد ادبی در ایران معاصر شکل گرفته است، سنتی که به سهم خود تحت سلطه ی پیش فرض های جریان روشن فکری ایرانی قرار دارد. در این سنت، «شخص» نویسنده و «آثار» او به شدت تقدیس شده و تحت نام بلندآوازه ی جلال از هر گونه رویکرد انتقادی مصون مانده اند. اقدام به واسازی لزوما به معنای نفی یا حتی انکار اهمیت تاریخی متون آل احمد نیست، بلکه در وهله ی اول جداسازی یا رهاسازی متون از سنت حضور و آوامحوری داستان نویسی و نقد ادبی در ایران معاصر است. با این کار می توان متون (و حتی شخص) آل احمد را از چنگ روایت های تک صدا و تک معنا و تثبیت شده ی موافقان و مخالفان نجات داد. با این همه، چنین نیست که واسازی امکان دستیابی به یک آل احمد اصیل یا اصلی را فراهم آورد، که چنین آل احمدی نه وجود دارد، نه دسترس پذیر است و نه می توان امید داشت که در صورت دسترس پذیری به کار آید؛ زیرا استراتژی واسازی اساسا می خواهد همین قسم تلقی را که خوانش متن را به جست و جوی مولف اصیل و یافتن مقصود حقیقی وی فرو می کاهد، به چالش بکشد و با این کار، ابتدا آل احمد را از انحصار احزاب و گروه های سیاسی و جریان های روشن فکری و ادبی آزاد سازد و سپس بافت و پیش فرض های شکل دهنده و ساختاربخش متون وی را برملا کند...