انتشارات چاپخش منتشر کرد:پیامبران برای دادن «حکمت» به انسان آمده اند. در زبان اسلام اولیه (قرآن و حدیث)، هرجا از علم هم سخن می رود مراد همین علم است.این علم است که به نور تشبیه می شود وگرنه فیزیک و جامعه شناسی و فقه و اصول، دانش است. نه بینش، نه روشنایی: لیس العلم بکثره التعلیم و اتعلم. بل نور یقذفها الهه فی قلب من یشاء!این همان خودآگاهی انسانی است که یک عالم ممکن است نداشته باشد و یک بی سواد (امی) می تواند مظهر آن باشد. همان که ابوذر صحرایی دارد و ابوعلی دانشگاهی ندارد.این آگاهی است که همچون آتش در میان توده ای رام و آرام و خفته در شب جهل می افتد و همه را جهت می بخشد». «به حرکت می آورد». و به هرکس «احساس مسئولیت اجتماعی» می بخشد و یک فرد را - عالم یا بی علم- رسالت پیامبرانه در زمان خویش و در میان مردم خویش می دهد.