انتشارت داستان منتشر کرد:...هنوز در تبعیدم! این جا خانه ای سرد و تاریک و دلگیر، در شهری دورافتاده بر نقشه ی جهان است که من به میل خود در آن نیستم. و این آغاز داستان روزگار ما در سالیان تحمل دوری است که من در این ساعت دارم مقدمه ای بر آن می نویسم.این نگارش البته ناچار است که بی نیاز باشد که از کاغذ و قلم. تمام این کتاب مثل همین پیش درآمد، هرگز تا قبل از جمع آوری به روی کاغذ نیامده است! شرح این است که در نخستین روز رسیدن به این برزخ و دیدار با یک مقام ارشد، حکم جاری شده مبنی بر تبعید یک نویسنده به عنوان "محکوم یاد شده" به ایشان تقدیم شد..