انتشارات معین منتشر کرد:روزی سه قصه گو به هم رسیدند.با هم مسابقه دادند تا ببینند کدام شان میتواند بهترین قصه را بگوید.قصه گوی اول گفت:«این قصه ای را که میگویم خودم با چشمم دیده ام.روزی به دشت رفته بودم،دو پرنده را دیدم که پریده بودند به جان هم،یکی شان مفید بود یکی شان سیاه بود.پرنده سیاه پرنده سفید را بلعید و خورد،پرنده سفید هم پرنده سیاه را بلعید و خورد.