آن اوایل تصور می کردمسخت ترین لحظه زندگی، تنها شدن استاما امروز فهمیده ام سخت تر از آنگرفتار شدن میان آدمهایی استکه حضورشان حس تنهایی را درون آدم می ریزد!چقدر خوب است که اگر هم نیستیحتی نبودنت لبخند بر لبم می آوردزیرا معنای زندگی را در آن روزها با تو یافتم.و امروز با خاطرات توحتی به آنچه تصور نمی کردم می اندیشممی دانم نگاهم می کنی، با همان لبخند پر از مهرمی دانم راضی به دل خوشی ام هستی، حتی با دیگری!می دانم سکوت کرده ایاما من به خوبی می شنوم سکوتت را...ترانه سکوت تو را!