سیبی از درخت میافتد و به یاسمن و جوجهها میرسد. سیب، خیلی سفت است و قابل خوردن نیست. چاقو میآورند، ولی یاسمن دستش را زخمی میكند. خانم مرغه سرمیرسد. آیا او یاسمن و جوجهها را دعوا میكند؟ آیا با آمدن خانم مرغه، یاسمن و جوجهها چیز تازهای میآموزند؟ موضوع دانهی سیب چیست؟ توی روستای قشنگی، یاسمن با پدر و مادرش زندگی میكند. او تنهاست، برای همین، بیشتر روزها به جوجهها و دیگر حیوانات سر میزند. قصههای این مجموعه، اتفاقهایی است كه برای یاسمن و جوجهها پیش میآید.