این یک آلبوم عکس است. آلبومی از عکسهای قدیمی خانوادگی است. نقلها و خاطراتی که در این کتاب می خوانید, مثل ورق زدن یک آلبوم عکس است. هر داستان برگی است از این عکسها. عکسهای دوران کودکی، نوجوانی و جوانی و آدمهایی که دیگر نیستند... و جاهایی که فقط در یک آلبوم قدیمی می شود آنها را دید.شخصیتها همه حقیقی اند، اسمها دقیقا اسامی همان آدمهاست.برشهایی از زندگی شصت و اندی سال پیش در باغ اسلحه سازی سلطنت آباد تهران در اواخر جنگ جهانی دوم...همراه ملیحه چهار پنج ساله، این آتشپاره باذکاوت به گاردن پارتی کافه شهرداری، شاه عبدالعظیم، قم، بیمارستان شوروی و عروسی خاله... می رویم و طعم شیرینی در مذاق و لبخندی بر لبهایمان می نشیند و اندوهی شیرین قلبمان را می فشارد...