انتشارات صدای معاصر منتشر کرد:جبران خلیل جبران زادهی لبنان است. او مینوشت، نقاشی میكرد، شعر میگفت. او عاشق بود و تماشاگر خوب زندگی. گرچه بیشتر عمر خویش را در مغرب سپری میكرد، اما دلش مشرقی بود و مشرقی ماند. خلیل جبران اندیشه و احساسی ژرف و زیبا داشت. او موهبتی بزرگ بود و زندگی با وجود او زیستنیتر و خواستنیتر شد. مسیحا برزگر زاده تهران است. تهرانی كه به گفته خودش پارهی قشنگ ایران و ایران قلب جهان است. پیشهی مسیحا عاشقی است. جز این، هیچ كار دیگری ندارد. او شعر میگوید، ترانه میخواند، ساز میزند. نام مادر او كبوتر است. مسیحا خود را پرنده میداند؛ گنجشكی كوچك و ساده با حنجرهای پر از آواز. میگوید: "برای من همین بس كه روی شانهی خوب خدا بنشینم و برایش بخوانم." مسیحا برزگر ستایشگر عشق، خنده و زندگی است.