انتشارات نشر نو منتشر کرد: میخائیل بولگاكف 12 سال آخر عمر خود را صرف نوشتن مرشد و مارگریتا كرد كه به گمان خیلی از منتقدان با رمانهای كلاسیك پهلو میزند و بیتردید در زمره درخشانترین آثار ادب روسیه بهشمار میرود.جالب اینكه وقتی او درگذشت كسی جز همسر و چند دوست نزدیكش از وجود این رمان خبری نداشت.هنگامی كه این رمان ربع قرن بعداز مرگ نویسندهاش اجازه انتشار یافت در تیراژ سیصدهزارنسخه به چاپ رسید كه یك شبه تمام شد و هر نسخه آن نزدیك به صد برابر قیمت خرید و فروش میشد. در این اثر سه داستان شکل می گیرد و پا به پای هم پیش می رود و گاه این سه در هم تنیده می شوند و دوباره باز می شوند تا سر انجام به نقطه ای یگانه می رسند و با هم یکی می شوند. یکی داستان سفر شیطان به مسکو در چهره ی یک پروفسور خارجی به عنوان استاد جادوی سیاه به نام ولند به همراه گروه کوچک سه نفره اش : عزازیل، بهیموت و کروویف. دوم داستان پونتیوس پیلاطس و مصلوب شدن عیسی مسیح در اورشلیم بر سر جلجتا و سوم داستان دل دادگی رمان نویسی بی نام موسوم به مرشد و ماجرای عشق پاک و آسمانیاش به زنی به نام مارگریتا.