انتشارات نشر ویژه منتشر کرد:علف های زرد بلند، نازک و نوک تیز روی علف های تازه را پوشانده بودند. پوشی گفت : (آنها را باید بزنم.)و دست هایش را به سوی علف ها دراز کرد. او خوشحال است که یک باغ قدیمی دارد و با تمام نیرو شروع به کار میکند. باغچه های نو، جویبار و خیلی چیزهای دیگر می سازد. اما زمانی که همه چیز سر و سامان می گیرد و او در سرزمین رویارویی خویش، احساس آرامش می کند، ناگهان کارگران می آیند و ماشین خاک برداری هر لحظه به باغ نزدیک تر می شود...فروشگاه اینترنتی 30 بوک