انتشارات معین منتشر کرد:چه جرم قشنگی است جهالت که دنیایت را شیرین میکند و پرندههای سنگین بال و کلاغان زشت و کریه درماندگی را از بام جان و جسممان میپراند! سبکمان میکند و بادبادک روحمان را به مرز آمرزش و آسایش میرساند. چه مرض مبارکی است این موهبت الهی که یکی را میرهاند، سبک میکند، چاق و فربه میکند و جهانی را به زیر سلطه سلاطین میبد. چه لالایی قشنگی است که همه نتها و گوشهها و دستگاههایش وجود آدمی را به رخوت میکشاند، پلکشهایش را سنگین میکند تا چشمها را به دیدنی نیازارد. آرامشی میدهد که تنها و تنها فرزند تحمل کوری است...چه کوری قشنگی است! مشامت را چنان بار میآورد که به هیچ رنگی دل ندهی و دلی که برای هیچ رنگی نطپد برای هیچ بویی تخم هیجان را در کرا دلهامان نکارد. فقط به یک شاخ نیاز دارد که درست بشود کرگدن، با همان پوست کلفتش و چشمی که فقط میتواند جلویش را ببیند و شاخی که بگیرد و ببندد و بروفد و چه بلاهت لابد قشنگی؟«نقل از متن کتاب»