انتشارات صدای معاصر منتشر کرد:آخرین پیراهن را که اتو کرده بود روی تختخواب کنار میز اتو گذاشت. دو طرفش را به داخل تا کرد، عرضش را به اندازهی چهار انگشت و انتهایش را به اندازهی یک کف دست، بعد آن را برگرداند و کنار بقیه گذاشت. ممتاز بیگ دوست داشت لباسهایش اینطوری تا شوند. جزئیات برایش مهم بود. اولین روزی که به آنجا رفته بود، همهی کشوهای آشپزخانه و اتاق خواب را بیرون کشیده بود تا جای همهچیز را به او نشان بدهد... .(بخشی از متن کتاب)